سفارش تبلیغ
صبا ویژن
تاریخ : دوشنبه 92/8/13 | 10:25 عصر | به قلمِ : علیرضا عباسی

هوالمحبوب
رونوشت : شب اول ماه ارباب

...................................
در دهانم ذکر می چرخد .. بغض می خواند .. دستانم به تب و تاب افتاده اند .. چشمان م به التماس رسیده اند .. محرم است .. باید پیکره ها بلرزد این که چیزی نیست .. باید دلها بالا و پایین برود .. این برای ارباب هیچ است .. برای ناله های اولاد امام هیچ است .. امروز همه رخت عزا به تن کرده اند .. امروز امام زمان  با همهء تنهایی اش .. خودش را آماده می کند برای عزاداری .. برای هم نوایی با فاطمه برای گریه برحسین .. جان م حسین .. تو چگونه زیسته ای که همهء مخلوقات برای ماه تو سراز پا نمی شناسند .. تو چه کرده ای که همه به این ماه درخشان تو در سماوات چون دارالشفا می نگرند .. تو مگر چه گفته ای که صدای لبیک یاحسین در دمادم لحظه های دنیا پیچسده است .. حسین من .. امام مظلوم من .. امام شهید من .. امروز خود را با گردنی شکسته ..چشمانی اشک آلود .. نفس هایی خسته .. بر در کرم تو می رسانیم .. جواب مان را نیک بده .. همانطوری که هر سال دادی .. همانطوری که هر سال شرمسارمان نمودی .. امام من .. مولای من .. نوکر و خادم ت را با همهء گناه ، خطا ، جفا .. بپذیر و به فراز آخر زیارت خودت مهر تایید بکوب .. تا فرحان و مسرور گشته و دیگر بهانه ای نباشد مارا .. امام شهید من .. پبراهن مشکی که نه پبراهن عاشقی ام را بر تن می کنم ... اسلام علیک یا ابا عبدالله ...
هیئت
پ ن : التماس دعا




  • بک لینک
  • گیره
  • ضایعات